صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
2 سال قبل
0

شعر «ستایش: لطف خدا» و معنی شعر:

ستایش

لطف خدا

  • شاعر: وحشی بافقی
  • قالب شعر: مثنوی
  • اثر:  فرهاد و شیرین

 

به نام چاشنی بخش زبان ها                 حلاوت سنج معنی در بیان‌ ها

قلمرو فکری:

با نام خداوندی که نامش بر زبان ها جاری است و به کلام انسان، شیرینی می بخشد، سخنم را آغاز می کنم.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

حلاوت

شیرینی

حلاوت سنج

شیرینی بخش

چاشنی بخش

آن چه برای اثر بخشی بیشتر کلام به آن اضافه می شود

بیت ß   1 جمله

مصراع اول ß   «سخنم را آغاز می کنم» به قرینۀ معنایی حذف شده

واژۀ چاشنی ß   گسترش معنایی

قلمرو ادبی:

زبان و بیان ß   قافیه (ها ß   ردیف)

زبان ß   مجاز از سخن

چاشنی بخش زبان ß   حس آمیزی و کنایه از دل پذیر کننده

حلاوت سنج معنی ß   حس آمیزی و کنایه از خوشایند کننده

زبان و بیان و معنی ß   مراعات نظیر

چاشنی و حلاوت ß   مراعات نظیر

تلمیح به آیۀ «عَلَّمَهُ البَیان»

حلاوت سنج معنی ß   اضافۀ استعاری (استعاره)

مفهوم بیت:

مصراع اول ß   آغاز سخن با نام خداوند

کل بیت ß   خداوند به گفتار انسان، ارزش، اعتبار، جذابیت و شیرینی می بخشد

 

بلند آن سر که او خـواهد بلندش                      نژند آن دل که او خواهد نژندش

قلمرو فکری:

خداوند هر که را بخواهد، بلندمرتبه و هر که را بخواهد، افسرده و غمگین می سازد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

نژند

خوار و زبون، اندوهگین

«ــَـش» در هر دو مصراع ß   نقش مفعول دارد

بیت ß   4جمله به شیوۀ بلاغی

فعل «است» در مصراع اول و دوم به قرینۀ معنایی حذف شده است

بلند ß   نقش مسند

نژند ß   نقش مسند

سر ß   نقش نهاد

دل ß   نقش نهاد

او ß   نقش نهاد

قلمرو ادبی:

بلند و نژند ß   قافیه (ــَـش ß   ردیف)

بلند و نژند ß   آرایۀ تکرار

سر و دل ß   مجاز از شخص

واج آرایی حرف «ن»

سر و دل ß   مراعات نظیر

بلند و نژند ß   تضاد

کل بیت ß   تلمیح به آیۀ «تُعِزُّ مَن تَشاء و تُذِلُّ مَن تَشاء»

بلندیِ سر ß   کنایه از عزّت و افتخار

مفهوم بیت:

عزّت و ذلّت دست خداوند است

همه کاره بودن خداوند

 

در نابسته احسـان گشـاده ‌سـت              به هر کس آنچه می‌بایست داده‌ ست

قلمرو فکری:

درِ احسان و بخشش خداوند بر روی همه باز است و به هر کس آن مقدار که شایسته و لازم است، عطا کرده است.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

احسان

نیکی کردن، بخشش

می بایست

لازم و ضروری بود

نابسته و گشاده ß   رابطۀ ترادف

بیت ß   3 جملۀ عادی

قلمرو ادبی:

گشاده و داده ß   قافیه (ــَـست ß   ردیف)

در و گشودن ß   تناسب

درِ احسان ß   اضافۀ استعاری (استعاره)

کل بیت ß   تلمیح به آیۀ «اِنَّ اللهَ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِسابِ»

گشاده بودن درِ احسان ß   کنایه از بخشش بی نهایت خداوند

واج آرایی حرف «س»

مفهوم بیت:

بخشندگی و کرم الهی

بخشش عام خداوند

فراگیری نیکی و نعمت خداوند

 

به ترتیبی نهاده وضع عالم                    که نی یک موی باشد بیش و نی کم

قلمرو فکری:

خداوند، جهان را به گونه ای آفریده که همه چیز در مکان و اندازۀ خود است؛ هیچ چیز کم یا زیاد خلق نشده است.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

وضع

وضعیت، حالت

نی

نه (حرف تسویه)

بیت ß   3 جمله

نهاد جملۀ اول و فعل جملۀ سوم ß   حذف به قرینۀ لفظی

قلمرو ادبی:

عالم و کم ß   قافیه

بیش و کم ß   تضاد

یک موی ß   کنایه از بسیار اندک

نی ß   آرایۀ تکرار

کل بیت ß   تلمیح به آیۀ «اَلّذی اَحسَنَ کُلَّ شَیءِ خَلَقَه»

مفهوم بیت:

نظام احسن خلقت

هیچ عیب و نقصی در خلقت نیست

وجود حکمت الهی در آفرینش

 

اگر لطفش قرین حال گردد                               همه ادبارها اقبال گردد

قلمرو فکری:

اگر لطف و محبّت خداوند همراه انسان گردد، همۀ بدبختی هایش به خوشبختی تبدیل می شود.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

قرین

همراه

اقبال

خوشبختی، سعادت

ادبار

بدبختی، سیه روزی؛ متضادّ اقبال

بیت ß   2 جمله

قرین ß   نقش مسند

اقبال ß   نقش مسند

قلمرو ادبی:

حال و اقبال ß   قافیه (گردد ß   ردیف)

ادبار و اقبال ß   تضاد

لطف قرین حال گردد ß   تشخیص و استعاره

مفهوم بیت:

لطف خداوند سبب خوشبختی و سعادت می شود

 

وگــر توفیق او یک سو نهد پای               نه از تدبیر کار آید نه از رای

قلمرو فکری:

اگر لطف خداوند شامل حال بنده اش نشود، دیگر از دست عقل و اندیشه کاری برنمی آید و انسان ناتوان می شود.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

توفیق

آن است که خداوند، اسباب را موافق خواهش بنده، مهیّا کند تا خواهش او به نتیجه برسد؛ سازگار گردانیدن

بیت ß   3 جمله

تدبیر و رای ß   رابطۀ ترادف

فعل «آید» در جملۀ پایانی به قرینۀ لفظی حذف شده است

قلمرو ادبی:

پای و رای ß   قافیه

پای نهادن توفیق ß   تشخیص و استعاره

پای و رای ß   جناس ناقص اختلافی

رای و تدبیر ß   تناسب

نَه ß   آرایۀ تکرار

پای به یک سو نهادن ß   کنایه از همراه نبودن و کناره گیری کردن

مفهوم بیت:

عجز و ناتوانی عقل

برتری خواست و توفیق الهی بر همه چیز

 

خرد را گر نبخشد روشنایی                    بماند تا ابد در تیــره رایـی

قلمرو فکری:

اگر خداوند عقل را هدایت نکند و روشنایی نبخشد، تا ابد در جهل و نادانی خواهد بود.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

تیره رایی

بد اندیشی، گمراهی

خرد را ß   نقش متمم(به خرد)ـ

بیت ß   2 جمله

روشنایی ß   مفعول

ابد ß   نقش قید

قلمرو ادبی:

روشنایی و تیره رایی ß   قافیه

روشنایی و تیره رایی ß   تضاد

خرد و رای ß   مراعات نظیر

روشنایی بخشیدن ß   کنایه از هدایت کردن

روشنایی ß   استعاره از آگاهی

تیره رایی ß   کنایه از گمراهی

روشناییِ عقل ß   حس آمیزی

تیره بودنِ رای ß   حس آمیزی

خرد ß   مجاز از انسان

کل بیت ß   تلمیح به آیۀ «یَخرِجونَهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلی النّور»

مفهوم بیت:

اگر خداوند عقل را هدایت نکند و روشنایی نبخشد، تا ابد در جهل و نادانی خواهد بود

 

کمال عقل آن باشد در این راه               که گوید نیستم از هـیچ آگاه

قلمرو فکری:

زمانی عقل در راه شناخت و معرفت به کمال می رسد که به نادانی و ناآگاهی خود اعتراف کند.

قلمرو ادبی:

عقل بگوید ß   تشخیص و استعاره

کمال عقل بگوید آگاه نیستم ß   تناقض

این راه ß   استعاره از شناخت و معرفت

مفهوم بیت:

عقل و خرد انسان بدون بصیرت الهی، تیره و ناتوان است


سایر مباحث این فصل